قصاص برای نامادری قاتل!
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۱۶۵۵
زن میانسالی که متهم است پسر شوهرش را به قتل رسانده و جسد او را در کوچه رها کرده است، در دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص و پرداخت دیه محکوم شد.
به گزارش ایمنا، رسیدگی به این پرونده از ساعت سه بامداد یکشنبه پنجم دیماه سال گذشته آغاز شد. یکی از پاکبانان شهرداری در تماس با پلیس گفت: هنگام نظافت خیابان متوجه یک گونی بزرگ شدم که در نزدیکی سطل زباله افتاده بود، سعی کردم آن را به داخل سطل بیندازم، اما آنقدر سنگین بود که نتوانستم و وقتی در گونی را باز کردم با جسد پسر جوانی مواجه شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با کشف جسد، مأموران راهی محل در منطقه مشیریه شدند. گرچه هیچ مدرکی که هویت مقتول را برملا کند همراه جسد نبود، اما با این حال بازپرس در بررسیهای میدانی متوجه رد خونی شد که آنها را به خانهای سه طبقه در ۱۰۰ متری محل کشف جسد رساند. صاحبخانه که مردی مسن بود به محض دیدن جسد گفت: این پسرم کوروش است که ۱۱ روز قبل ناپدید شده بود.
پدر کوروش به مأموران گفت: چند سال قبل پس از فوت همسرم با زنی به نام میترا ازدواج کردم. پسرم کوروش هم با ما زندگی میکرد، اما ناگهان ناپدید شد. در تحقیقات مأموران مشخص شد که مادر کوروش زنده است و پدر مقتول بعد از طلاق وی با زن دیگری ازدواج کرده و پس از فوت همسر دومش برای سومین بار با زنی به نام میترا ازدواج کرده است.
مأموران با احضار و بازجویی از میترا متوجه تناقضگویی او شدند و بازپرس پرونده دستور بازداشت وی و همسرش را صادر کرد و در نهایت پس از ۱۰ روز میترا به قتل پسر همسرش اعتراف کرد و گفت: از زمانی که ازدواج کردم رابطهام با کوروش خوب نبود.
چند روز قبل به حمام رفته بودم و پس از آن متوجه شدم که کوروش از من فیلم گرفته است. خیلی از این موضوع ناراحت بودم شب حادثه برای برداشتن گردو به طبقهای که اتاق کوروش آنجا بود رفتم که متوجه شدم او در حال دیدن همان فیلم سیاهی است که از من گرفته است.
آنقدر عصبانی شدم که با یک میله آهنی ضربهای به سرش زدم و بعد هم با چاقو او را کشتم و به حمام انداختم. چند روز بعد جسدش را داخل گونی گذاشتم و با کمک یک کارتنخواب آن را در نزدیکی سطل آشغال انداختم.
پس از تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد، اما پیش از جلسه دادگاه پدر کوروش از قصاص همسرش گذشت کرد اما مادر کوروش درخواست اشد مجازات کرد و گفت که به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیست.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص و دیه به خاطر جنایت بر میت محکوم کردند. با توجه به گذشت پدر مقتول از همسرش چنانچه مادر مقتول خواهان اجرای حکم قصاص باشد باید تفاضل دیه را به پدر مقتول پرداخت کند.
منبع: رکنا
کد خبر 609490منبع: ایمنا
کلیدواژه: قتل قتل عمد جزئيات قتل ارتکاب به قتل قتل خانوادگی رسیدگی به پرونده قتل هولناک ترین قتل های خانوادگی قتل های ناموسی در ایران پرونده قتل عمد مجازات قتل خانوادگی قتل ناموسی قتل مسلحانه حوادث اخبار حوادث سرقت مسلحانه درگیری مسلحانه نزاع مسلحانه شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۱۶۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رسانهها با افکار عمومی در ماجرای غزه چطور رفتار کردند؟
گروه دانشگاه ایسکانیوز- تئوری «قورباغه آبپز» را شنیدهاید؟ این تئوری میگوید: اگر قورباغهای را در آب جوش بیندازید، قورباغه بلافاصله برای نجات جان خودش تلاش میکند و با یک پرش ناگهانی از ظرف آب جوش بیرون میپرد، اما اگر قورباغه را در آب سردی بگذارید که بر روی اجاق قرار دارد و در حال گرم شدن است، قورباغه احساس میکند در شرایط مناسبی قرار دارد و تلاشی برای خروج از این شرایط نمیکند. به مرور که آب گرم و گرمتر میشود، با توجه به اینکه این گرم شدن به کندی انجام میشود، قورباغه متوجه تغییرات دما نمیشود. بهتدریج عضلات قورباغه در اثر گرما سست میشود و زمانی که قورباغه متوجه میشود شرایط مناسب نیست و باید از آب بیرون بپرد، دیگر توانی برای بیرون پریدن ندارد. در نهایت، قورباغه داستان ما در همان آب میپزد و جانش را از دست میدهد.
این داستان استعاری نکته جالبی را یادآوری می کند و آن این است که ذهن انسان نقاط ضعفی دارد. از جمله این نقاط ضعف آن است که متوجه تغییرات بسیار تدریجی منفی یا مثبت نمی شود و افراد معمولا به تغییراتی که حول یک رویداد بزرگ شکل میگیرند بیشتر اهمیت میدهند تا تغییراتی که نتیجه انباشتهشدن تدریجی و بسیار آهسته تحولات جزئی هستند. این مساله آن جا خطرناک می شود که این تغییرات تدریجی، در طول زمان تبدیل به روند می شوند و مسیر ما را به مخاطره می اندازند. به عبارت دیگر به خاطر اینکه مغز ما خطر را بیشتر در مواردی که اتفاق ناگهانی در محیط اطرافش رخ می دهد، تشخیص می دهد، زمانی که خطر به صورتی آرام و تدریجی گسترش می یابد کمتر درک می کند. چنین چیزی بیانگر وجود الگوهای خاص وزندهی در ذهن افراد است. تغییرات تدریجی معمولا ناملموس هستند و به سختی میتوان آنها را مشاهده کرد. اما شاید اثر و قدرت آنها به مراتب بیشتر از تغییرات ناگهانی و شدید باشد.
متاسفانه هر روزه ما در حال شنیدن خبرهایی تلخ از مردم مظلوم غزه هستیم. که یکی از این خبرها که باعث شد رگ غیرت، آزادگان و یاوران مظلومان جهان را به جوش بیاورد ،تجاوز صهیونیست ها در بیمارستان ش فا در غzه بود، فارغ از اینکه این خبر تایید یا نقض بشود جای چند سوال اساسی را در ذهن ایجاد میکند که چرا ما به این نقطه رسیدیم که بعد حدود ... روز از این همه جنایات در غzه تنها با شنیدن انفجاری با تلفات سیصدنفری خون مان به جوش آید و مثلا به کشته شدن دویست نفر که رکورد انفجار قبلی را نزده بی تفاوت باشیم یا فقط به تجاوز به زنان عکس العمل نشان بدهیم و به نسل کشی تدریجی ،گرسنگی و تشنگی روزانه، تحریم دارو و انواع جنایات جنگی بی تفاوت باشیم؟
نحوه عملکرد رسانههای جریان غالب غربی که در این نسل کشی به وضوح قابل مشاهده بوده و میتوان با استفاده از تمثیل قورباغه در ظرف آب بخوبی تشریح کرد که آنها ابتدا با عادلانه بودن حق پاسخ به عملیات ۷ اکتبر (طوفان الاقصی) مظلوم نمایی کرده و کم کم با خشن نشان دادن مبارزان فلسطینی و مشروعیت دادن به عملیات های خود برای آزادسازی گروگان ها و تخریب تونل ها بتوانند در گستره وسیع تری جنایت کرده و از طریق تبلیغات و القای تدریجی مخاطب را دچار خطای ادراکی و شناختی کرده تا موضوع غزه موضوع داغ نبوده و رفته رفته رفتارهای مخاطب از باورهای اصلیاش فاصله گرفته و زمانی به خود میآید که کار از کار گذشته و خود را گرفتار دام گسترده شده میبیند.
همین اتفاقی که در ماههای قبل با عادی سازی نسل کشی در ذهنها ایجاد کرده و کمکم نوعی بیحسی و کرختی نسبت به خشونت ایجاد شد. اگر الان به شما بگویند فردا بمب اتمی را اسرائیل در غزه انداخته قطعا از حجم و اندازه این خشونت ، مانند قورباغهای که در آب جوش میاندازند ذهن شما عمل خواهد کرد.اما در آب سرد که تدریجا گرم میشود راهی برای ذهن مخاطب نیست و حتی اگر با گذشت زمان متوجه شود چه رخ داده، دیگر فایدهای ندارد و اگر هم بخواهد تغییری ایجاد کند یا نمیتواند یا بغایت دشوار است .
نتیجه اینکه در عصر رسانههای مدرن و جنگ های شناختی به همین شیوه و با همین حرکت خزنده، غربیها در حال تغییر سبک زندگی و ذائقه آدمیان و عقاید و افکارشان هستند و موفقیتهای بزرگی هم بهدست آوردهاند.
*مسئول مرکز هماهنگیهای بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/
کد خبر: 1225473 برچسبها غزه